تیر و کمال ( پرتاب پانزدهم )
خدا، به نامش
سلام و درود، دربینِ بس بودن و نیاز داشتن به ادامه و بیشتر از آن، یک مرز نازک وجود دارد.

نازک تر از مو؟
روی این تارِ ظریف و باریک باید مانند یک بندباز خود را تراز کنیم با چوبی که یک سر آن بسنده کردن و قناعت است و سر دیگر آن گرایشات به بیشتر ها و زیاده خواهی می باشد.
همانگونه که بزرگان و دانایان می گویند، تو مو بینی من پیچش مو...
بس و بسیار
بس بودن تا جایی که جلوگیری از پیشرفت نکند و بسیار خواستن تا هنگامی که در طمع و زیاده خواهی فرو نرویم، این گونه ترازوِ رفتارمان را در تلاش برای خ خ همسنگ و برابر می کنیم.
اما ساده نبود ولی سخت هم نیست.

پرتاب پانزدهم به هدف خورد و سپاس از شما برای پرداختن زمان خود به این نگارش.
پرتاب بعدی در مورد چیست؟
چنان چه سخنی و پیشنهادی در مورد این تیر اندازی دارید، همینجا با من در میان بگذارید که خوشحال می شوم.